همیشه فکر کرده‌ام چه قدر این جمله بی‌انصافیست که ‌می‌گویند از هر چی بترسی سرت می‌آید، این تشویق به فکر نکردن در کنار تشویش سخت گیرد روزگار بر مردمان سخت‌کوش، آزارم داده‌اند.  ترس‌های بزرگ ترس‌های کوچک را می‌خورند و کمیت ترس‌هایت را کاهش می‌دهند. برای آن‌هایی که کیفیت نمی‌فهمند خبر خوشیست. نمی‌دانم شاید خدا هم انسان را از ترس تنها ماندن و دیده نشدن آفرید اما اگر انسان پیش از آن که دنیایش به آخر برسد آخر دنیا را ببیند دیگر نخواهد ترسید. زندگی برایش فیلمی بازپخشی خواهد شد، با آن که دقتش بیشتر می‌شود نه دق می‌کند نه ذوق زده می‌شود. هیچ سیگنالی بر جریان مستقیم زندگی‌اش تاثیر نخواهد گذاشت، فقط کاش این اسفندیار مغموم آخر دنیا را ببیند.


مشخصات

آخرین جستجو ها